حجت الاسلام رضا پوراسمعیل از کارشناسان دینی در گفت و گو با خبرگزاری حوزه به موضوع احساسات و عقلانیت در مراسمات عزاداری پرداخت که مشروح آن تقدیم مخاطبان میشود.
* ضمن تشکر از حضور در خبرگزاری حوزه، در ابتدا توضیحی پیرامون اصل مسئله احساسات و عواطف در عزاداری برای ما بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث ذوقی نگری و احساس نگری در امور مربوط به عزاداری امام حسین علیه السلام، دغدغه اساسی دستگاه عزاداری امام حسین علیه السلام است.
یکی از موضوعات مکاتب اخلاقی که در فلسفه اخلاق بحث می شود، مبحث احساس گرایی است.
احساس گراها ارزشهای اخلاقی را صرفا تابع احساسات درونی انسان می دانند و این احساس هیچ پیوندی با واقعیت ندارد و در برخی از موارد می بینیم که در امور مربوط به دستگاه آقا اباعبدالله علیه السلام به صورت احساس گرایانه عمل می شود.
اصل احساسات خیلی خوب است و باید به بهترین وجه ممکن از آنها بهره گرفت، اما اگر ما مایه احساسی و عاطفی نداشته باشیم، در این صورت از پیاده سازی منطق خود در کف جامعه عاجز می شویم؛ منتها این احساسات باید حد و مرز داشته باشد؛ یعنی باید یک ضابطه ای باشد که این احساسات را در این چهارچوب شکل دهد.
جریان قیام امام حسین علیه السلام تراژدی کاملا احساسی است که به صورت یک فاجعه هولناکی رخ داده است؛ به حدی که در این خون و خونریزی، کودک شش ماهه هم در لیست شهدا جا گرفته است.
علاوه بر این بحث، اسارت و توهین ها و همه جهاتی که بار احساسی دارند در جای جای این جریان ظهور پیدا کردهاند.
این جریان دارای یک ظرفیت و بستر عظیم در جهت شکل گیری یک علقه و رابطه عاطفی عمیق بین افراد دارای احساسات مثبت و خاندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، خصوصا امام حسین علیه السلام است و سوال اینجاست که آیا این پیوند احساساتی باید یک چهارچوبی داشته باشد؟ اینکه این چهارچوب را چه چیزی شکل میدهد مسئله ای است که خیلی باید در مورد آن دقت و برنامه ریزی کرد.
گاهی اوقات از این مسئله به طور کامل غفلت می شود. به عنوان مثال، همین امسال یکی از آقایان مداح در مراسم شیرخوارگان حرم حضرت معصومه سلام الله علیها در ابتدای جلسه گفتند که «شما مادرانی که در این جلسه آمدهاید، مبادا در این جلسه به بچه های خود شیر دهید، چون حضرت رباب سلام الله علیها میبیند و دلش می شکند».
این یک نوع استفاده کردن از عواطف و احساسات مخاطب است، اما این علقه چقدر با منطق سازگاری دارد؟ آیا جایز است بچه شیرخواره ای که هر لحظه احساس گرسنگی می کند را به حال خودش واگذار کنیم؟ یا اینکه اصل این احساسات هدفی است که ما را به عقلانیت حسینی برساند؟ مسلما باید با این احساسات به عقلانیت برسیم.
حضرت آیت الله جوادی آملی کتابی دارند به اسم «شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی»؛ خلاصه مطلب ایشان این است که در قیام امام حسین علیه السلام علاوه بر عشق و احساسات، اوج عقلانیت و منطق هم حکمفرما بود. اگر یک نفر حسینی می شود باید این احساسات او را به سمت رشد عقلانیت سوق داده باشد.
احساسگرایان در مکاتب فلسفی می گویند که کل سیستم ارزشهای ما بر پایه احساسات شکل می گیرد؛ در این صورت تمام مبانی ارزش ها بر اساس سلیقه حرکت می کند. به خاطر همین امر در مراسمات مذهبی وقتی یک مداح شروع به تحریک عواطف حسینی می کند، به خودش اجازه می دهد که هر چیزی که از مخاطب اشک بگیرد را به زبان بیاورد و به عنوان مصیبت های وارد شده مطرح می کند.
همین واقعیت مطرح شده ممکن است که هیچ مبنای تاریخی نداشته باشد و با خیلی از واقعیت های تاریخی در تعارض باشد، اما چون مخاطب با این مسئله ارتباط عاطفی خوبی برقرار می کند، مطرح میشود.
ممکن است برخی از مادحین در مراسمات مذهبی برای تهییج احساسات مخاطب حرفهای نامربوطی به اهل بیت علیهم السلام نسبت دهند که ما در هیچ یک از منابع نمی توانیم این موارد را پیدا کنیم. این امر به تدریج موجب می شود که فضای هیئت ها، مراسمات و حتی همین مراسم اربعین، به هدف مدنظر اهل بیت (ع) که همان شکوفایی عقلهاست، منجر نشود.
امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «هدف انبیا از رسالت، یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ بود» و امام حسین (علیه السلام) نیز در جریان قیام عاشورا خطاب به لشکر دشمن و جامعه آن روز می فرمودند که چه بلایی سرتان آمده که عین مست ها زندگی می کنید و به عواقب حکومت یزید بر جامعه اسلامی و خودتان فکر نمی کنید؟؛ کسی که از اسلام ذرهای بویی نبرده و حتی ظواهر اسلام را هم رعایت نمی کند و در جامعه سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به فراموشی سپرده است.
باید در این جامعه یک کاری کرد.
مجلس امام حسین علیه السلام صرفا جایی برای تخلیه احساسات و عواطف ما نیست.
* آیا تقسیم بندی احساسات و عقلانیت در عزاداری، همان شور و شعور نیست؟
بله؛ به یک تعبیری همان شور و شعور است. به نظرم ما نباید با شور، احساس و عاطفه مقابله کنیم.
کلیپ معروفی از یکی از بزرگان ادبیات ترکیه پخش شد که می گفت: در اوایل نمی توانستم به مدرسه بروم و به اجبار به مدرسه رفتم؛ زنگ اول ریاضی داشتیم و معلم ریاضی ما با من برخورد خیلی بدی کرد و به همین دلیل کلا از ریاضیات متنفر شدم؛ اما در همان روز، معلم ادبیات، برخورد بسیار مناسبی با بنده داشت و برای ما به مناسبتی لباس و لوازم خریده بودند. این استاد ادبیات، جایزه سال ادبیات ترکیه را گرفته بود و می گفت: این معلم ادبیاتم بود که مرا عاشق ادبیات کرد. این استاد دانشگاه یک حرف قشنگی داشتند که در مضامین دینی ما هم هست و گفت: «اگر از قلب و دل کسی وارد نشوی، نمی توانی به عقل او وارد بشوی».
مثلا درباره روایت «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً / شهادت امام حسین(ع) داغی بر دلهای مؤمنان گذاشته که هیچگاه خنک نخواهد شد» باید توجه داشته باشیم که این حرارت یک سرمایه بسیار بزرگی در دست مبلغان دینی است و از این سرمایه عظیم باید به نحو احسن استفاده کرد.
ما گاهی این سرمایه را هدر می دهیم؛ شاید از عواطف و احساسات این سرمایه به نحو احسن هم استفاده کنیم، منتها نتیجه ای که باید داشته باشد را ندارد. دلیلش این است که این عواطف را صرفا برای تقویت عواطف استفاده کردیم، نه برای عقلانیت و شعور حسینی.
خیلی از افراد عزادار امام حسین علیه السلام در این مجالس ارتباط می گیرند و گریه هم می کنند، اما این عزاداری به آن عقلانیتی که به معنی «اَلعَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمٰنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجَنان» است، ختم نمی شود؛ به خاطر همین است که این افراد صرفا در مجلس دهه اول محرم امام حسین علیه السلام حضور دارند و امام حسین علیه السلام در شئون دیگر زندگیشان از جمله در خرید و فروش، معاش، عروسی و عزا اصلا ظهور و بروز ندارد یا کسانی هستند که چه به صورت باحجاب یا بیحجاب در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام شرکت کرده و گریه می کنند، اما این عزادرای او به عقلانیت مد نظر امام حسین علیه السلام ختم نمی شود.
سوال این است که چه چیزی باعث عدم ختم این روند به عقلانیت حسینی می شود؟ باید گفت که این مدل از مجالس عزاداری، ما را به اهدافی که دین و امام حسین علیه السلام مدنظر دارند، نمیرساند و اساسا این مجلس بنای پیگیری اهداف حسینی را ندارد و صرفا برای تخلیه احساسات و عواطف انسانی بنا شده است.
اگر مجالس حسینی این چنینی وجود داشته باشد، خیلی از دشمنان دین اتفاقا برای چنین مجالسی سرمایه گذاری می کنند و هیچ مشکلی با این نوع از مجالس ندارند و یقینا این نوع از مجالس از طرف دشمنان ترویج و تبلیغ هم می شود.
مجلس امام حسین باید به اهداف حسینی نزدیک باشد و در صدد رسیدن به اهداف حسینی مثل مبارزه با استکبار و طاغوت برسد.
دشمنان و کجفهمان دین در این جا مخالفت می کنند و می گویند که هیئت و مجلس امام حسین علیه السلام نباید سیاسی باشد. خدا رحمت کند امام موسی صدر را که میگفت: «هیئتی که شخص مبارز با اسرائیل تربیت نکند، هیئت نیست»، این جمله به معناست که این هیئت باید به اهداف و مبارزه با دشمنان اسلام رسیده باشد تا بتواند عقلانیت و احساسات حسینی را با هم داشته باشد.
* آیا میتوان در بحث ترویج فرهنگ حسینی، بخش شور و احساسات را به دست مداحان و بخش شعور و عقلانیت را به دست مبلغین سپرد و از این راه اهدف و فرهنگ حسینی را ترویج کرد؟
این تقسیم بندی نباید انجام شود. نتیجه این روش از تفکیک در ترویج فرهنگ حسینی آسیبزاست. ما باید سعی کنیم در سخنرانی های خود هم از عنصر احساس بهره بگیریم و هم بُعد عاطفی ماجرا را بر اساس قواعد و قوانین صناعات خطابه رعایت کنیم؛ چون هدف از خطابه، اقناع مخاطب با استفاده از مطالب درست است.
در عین حال ما باید مداحی ها را به سمت عقلانیت سوق دهیم. عقلانیت به این معنا نیست که مداح به مردم فلسفه بگوید، اینطور نیست، بلکه مداح باید جایگاه خود را درک کرده باشد؛ کاملا عالم به نوع چینش محتوا، محتوای اشعار، استناد درست اشعار باشد و با ابزار درست بتواند معرف مکتب امام حسین علیه السلام باشد. یک مداح می تواند در جمع مجالس حسینی یک عنصر بسیار قوی برای ایجاد علقه قوی در راستای اهداف والایی حسینی باشد.
در برخی مواقع مداحی در مجلس با اشعار سخیف و مضامین بسیار پایین نه تنها نمی تواند مخاطب را به هدف حسینی نزدیک کند، اتفاقا باعث رکود و یا پسرفت مخاطب در رسیدن به اهداف می شود.
یک وقت است که یک مداح جمع مخاطبین مجلس حسینی را به یک حالت تعالی می رساند و در ذهن مخاطب سوال و مطالبهای راجع به هدف والای فرهنگی حسینی ایجاد می کند که مخاطب پس از جلسه در اثر تهییج احساسات و مطالبه درست مداح، درصدد برداشتن گامی برای شکست گره های ظهور امام زمان علیه السلام می شود.
پس من می توانم در جایگاه خودم موثر باشم و برای انجام کارهای عقب افتاده ظهور یک سری وظایفی دارم؛ همین دیدگاه را مداح می تواند با استفاده از هنر درست مداحی به بهترین شکل برای مخاطب ایجاد کند.
* به نظر شما علت ایجاد و پذیرش شبهات از سوی برخی از مردم، کم رنگ شدن شعور و عقلانیت در مراسمات حسینی نیست؟
مداحی اگر همراه با شعور و عقلانیت حسینی نباشد، در انتها منجر به پذیرش شبهات مربوط به محرم و جریان عاشورا میشود، اما عقلانیت موجب از بین رفتن شبهات و آثار آنها خواهد شد.
در موارد متعددی که مردم با مرکز پاسخگویی به سوالات دینی تماس میگیرند، اینطور به نظر می رسد که اشعار تهی از شعور و عقلانیت مداح موجب ایجاد شبهات در همان مجلس برای مخاطبین می شود.
بنده یک نمونه از محتوای این تماس ها را خدمت شما عرض کنم.
یکی از مطالبی که معمولا در مجالس حسینی مشهور است و زیاد بیان می شود، این جمله است که «دعوت به هیئت و زیارت باید بر اساس دعوت امام باشد و شما بدون دعوت امام به روضه و زیارت نیامدهاید».
دعوت و مطلوبیت کلی که در زیارت وجود دارد از نصوص دینی ما قابل اثبات است. امام حجت خداست و زیارت مطلوب هم زیارت تعالی و تقرب به سمت خداوند متعال است و این را میتوان اثبات کرد، اما ادعای اینکه «هر زیارت خاص و یا حتی همه زیارت زائرین، بر اساس نگاه خاص امام بوده است» از نصوص دینی قابل اثبات نیست و در واقع، عقلا و نقلا نمی توان این مسئله را اثبات کرد.
ما امکان این مسئله را رد نمیکنیم. یکی از ویژگی های مهم امام، هدایت معنوی امام است که هدایت معنوی امام تاثیر تکوینی هم دارد و قلب افراد را متحول میکند؛ اینکه امام یک توجه خاصی داشته باشد را نمیتوان رد کرد؛ ولی اینکه همه کسانی که به زیارت امام علیه السلام می روند، حتما از سوی امام دعوت شده اند، قابل اثبات نیست.
ثمره منفی این مسئله این است که فردی که به دلایل مختلفی امکان رفتن به زیارت را ندارد، با ما تماس میگیرد که آقا من چه گناهی کردهام که امام حسین علیه السلام با من قهر کرده است؟ حتی با تعابیر تندی اعتراض می کند که چرا امام حسین علیه السلام مرا پَس زده است؟ یک حالت دلزدگی و مایوس شدن در این افراد ایجاد می شود.
این مسئله اگر به نحو صحیح، معقول و سازگارتر با مبانی اعتقادی ما مطرح شود، فرد میتواند قانع شود که بله امام به همه ما نظر لطف دارد، ولی حالا در این مورد، تزاحمات دنیوی مثل مشکل مالی یا حمل نقل موجب ایجاد مشکلاتی برای من شده است که امکان رفتن را فعلا سلب کرده است. حالا در اینجا نمی توان گفت که امام ما را پَس زده است؛ چه بسا کسانی که نرفتهاند و با قلب شکسته از راه دور امام را زیارت می کنند، اجر و قرب بیشتری از بقیه افراد داشته باشند.
برخی از افراد را می بینیم که می گویند مثلا «فلانی که شرب خمر می کند یا اعمال خلاف دستورات الهی انجام می دهد، هر ساله اربعین به کربلا مُشرف می شود؛ در حالی که امام این فرد را دعوت کرده و ما را دعوت نکرده است!».
هر کس به زیارت مُشرف می شود لزوما این طور نیست که زائر حقیقی امام باشد؛ این دیدگاه ناشی از همان عدم عقلانیت در محتوای مداح در مجلس عزاداری است که باعث ایجاد این دیدگاه غلط و در ادامه منجر به شبهات بزرگ شده است.
گفت و گو و تنظیم: محمد رسول صفری - حسین پاشائی